شما فک کن ساعت یک شب از گرسنگی رو به موت باشی و از اون روزایی هم باشه که حس اشپزی نداری.بعد یهویی پسر خاله ات بهت بگه تو بشین من برات درست میکنم.ده دقیقه بعدش با یه ظرف سیب زمینی سرخ کرده جذاب با رب سرخ کرده بذاره جلوت بگه بخور شاد شی.

شما بردین عاشقش نمیشدین؟

من که عاشقش بودم عاشق ترم شدم:دی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها