این روزا به شدت درگیرم با خانواده و دوست و اشنا.

دلیلش؟

میخوام برم رشت و شنیدم نیروی داوطلب میبرن برای کمک منتها طبق قانون ضد زن ایران دختر بدون اجازه پدر یا همسر نمیتونه بره:)

حالا کی میخواد بابامو راضی کنه؟

خدا داند و بس:)

امیدوارم تا شنبه بتونم راضیش کنم.

هیچ رقمه تو مغزم این فاجعه انسانی نمیره اونم وقتی مامان خودم مستقیم از کادر درمانه و من روزانه در حال استرس کشیدنم:(

اینم از حال امشب من.نگران و مضطرب و عصبی از اینکه اختیارم دست خودم نیست برای کمک و دلم راضی نمیشه نرم.

اگه بابا راضی نشه تا اخر عمرم این حسرت توی دلم خواهد موند:)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها